دانلود سریال کلاه قرمزی
سریال خاطره انگیز کلاه قرمزی با دو شخصیت های اصلی کلاه قرمزی و پسرخاله در دل کودکان دیروز و امروز جا کرد....
باران کوثری (زادهٔ ۲۵ مهر ۱۳۶۴ در تهران) بازیگر سینما و تئاتر اهل ایران است.
سریال خاطره انگیز کلاه قرمزی با دو شخصیت های اصلی کلاه قرمزی و پسرخاله در دل کودکان دیروز و امروز جا کرد....
«گیج گاه» فیلم نوستالژیک نیست درباره حالیست که دیگر نیست.
چند روز مانده به تولد چهل سالگی امیر اتفاقاتی او را وارد بحران بزرگی می کند، بحرانی که او را به جستجو وا میدارد و در این راستا اتفاقات زیادی رخ میدهد که...
در ابتدای قرن چهاردهم شمسی وقتی شاه متوجه جنبشهای نوظهور مربوط به حقوق زنان در کشور میشود ماموریت ویژهای به یکی از اهالی دربار خود میدهد و ...
داستان دو رفیق خفتگیر به نامهای جمال و منوچ است که عشق لاتی و سطح یک شدن در خفتگیری را دارند اما از بی عرضهگی و بدشانسی گیر پلیس میافتند و به زندان میروند. جمال در زندان به همه میگوید که در سطح یک فقط پورشهسوار خفت کردهاند و به همین خاطر به جمال پورشه معروف میشود و…
این فیلم داستان دختری به نام سمیرا است که قصد دارد با منصور ازدواج کند، در روز پیش از عروسی مادر منصور سمیرا را برای معاینه نزد دکتر زنان میبرد اما سمیرا که از این موضوع شوکه شدهاست از این کار ممانعت کرده و در خیابان اقدام خودکشی میکند، پس از اطلاع مرگ وی به دو همکلاسیاش آنها به دنبال دلیل مرگ دوست خود میروند اما دلیل خودکشی از طرف پدر سمیرا مخفی میشود.
در روستایی پیش از انقلاب فردی خانزاده با نام امیر به عنوان قاضی محلی در روستا فعالیت میکند و به خاطر سابقه خوبی که داشته، مردم به او اعتماد کامل دارند و بخش مهمی از کارهای روستا را به امیر سپردهاند. حال پس از سالها یکی از اهالی روستا با نام لی لی که از روستا به خاطر تهمت مردم به فاحشه بودن رفته، به عنوان...
داستان این فیلم درباره افروز اردستانی (باران کوثری) کاپیتان تیم ملی فوتسال زنان ایران است که با گلزنی افروز تیم ملی برای اولین بار به فینال بازیهای آسیایی راه پیدا می کند و عازم مالزی می شود، در فرودگاه افروز متوجه میشود که ممنوع الخروج است.
بغض داستان تلخ مهاجرت است. ماجرای پرتنش عشق و نفرت و داستان دو روایت از دو مقطع زندگی حامد و ژاله در استانبول است. ژاله و حامد دو جوان از نسل سوم مهاجران ایرانی هستند که ناخواسته تن به مهاجرت دادهاند.
در خلاصه داستان این سریال امده است امروزِ تو، می تونه فردای من باشه ... هیچکس از سرنوشت خبر نداره.... حتی شما...
و تاریکی اهرمن بر آن سرزمین ها سیطره یافته، جمشید کی، پادشاه پارسه، با سپاهی متحد از لشگریان همسایه، در برابر خیل سربازان انگره صف آرایی می کنند. نبرد سخت و حصر پلیدی عرثه را بر مردم و لشگریان تنک می کند تا آنکه لطف یزدان به پاداش توبه و صبرشان سقف تاریکی را می شکافته و فر ایزدی و فراست جمشید دگرباره به وی باز می گردد. جمشید سر مست از ظفر، مغرور بر تخت حکومت شهر ور جمکرد تکیه می زند، اما چرخش ایام درگربار
قصهاش در یک شب تا صبح میگذرد. جلال ، دانشجوی انصرافی رشته فلسفه، متوجه می شود خواهرش که به اختلال روانی دوقطبی مبتلاست، با مردی ثروتمند به نام شاهرخ ازدواج کرده که به شرط بندی بازی فوتبال اعتیاد دارد. جلال با عصبانیت از خانه بیرون می زند تا به خانه دوستش، بهمن که یک آهنگ ساز زیرزمینی است، برود. در مسیر جلال با یک راننده تاکسی به نام ناصر آشنا می شود و این دو شب عجیبی را در کنار هم سپری می کنند.
امیر که اخیراً از زندان آزاد شده است ، هنگامی که پدرش که در یک کشتارگاه کار می کند با او تماس می گیرد تا به او کمک کند تا بتواند جرمی را که در آنجا اتفاق افتاده است ، صدا کند ، در یک مشکل سخت قرار می گیرد.
«رسول رحمانی» مالک یک مزرعه گوجهفرنگی است و کارخانهای هم در کنار آن دارد. او که چند سال پیش همسرش را از دست داده است، تنها زندگی میکند. «نوبر کردانی» زنی است که سرپرستی خانوادهاش را به عهده دارد و ناچار است کار کند. او به همراه چند زن دیگر برای کار در مزرعه انتخاب میشود و...
تهران ـ جمعه؛ محمد و شیرین تنها تا بعدازظهر فرصت دارند هزینه صافکاری ماشین تصادفی را که سوار آن هستند تأمین کنند...
گذر به هفت زندگی و آدمهایی است که درشرایطی نه استثنایی، در موقعیتهایی شبیه به بسیاری از آدمهایی جامعه، زندگی را سر میکند.